این روزهای باتو بودن
نازنین مامان بعد از چندماه تاخیر بالاخره اومدم تا واست بگم البته عذرم موجهه.فرشته کوچک من اگر بخوام روز به روز این چندوقتو برات بگم باید ساعت ها بشینم و بنویسم برات و تاجایی که امکانش باشه همه چیو خلاصه می کنم . قندیلکم با چند روز تاخیر هجده ماهگیت مبارک نفسم . خدارو هزاران بار شکر می کنم به خاطر داشتنت . دخترکم حالا هشت تا مروارید سفید و براق ( دندان های پیش مرکزی بالا و پایین و آسیاب دوم دو طرف بالا و پایین ) داری که به سختی در آوردی مخصوصا دوتا از دندونات به تب و اسهال دو روزه انداختت اما خداروشکر الان حالت خیلی خوبه .واکسین هجده ماهگی هم یکی از اون واکسن های سخت و دردناک بود الهی بمیرم برات که تا دو سه روز نمی تونستی پاتو...