عسل گلی سیزدهمین ماهگردت مبارک
تربچه من یک ماه دیگر هم گذشت و یک ماه بزرگتر شدی و به همین نسبت شیطنت هات هم بیشتر شده. از شیطنت هات برات بگم عزیز دلم. این روز ها از هر جایی بابا می ریو خطرناکتر شدی و نگرانی های من هم روز به روز بیشتر. تازگیا از هر جایی بالا می ری. از تخت ما و ماشینت بالا می ری و موقع برگشت خدا می دونه اگر کسی پیشت نباشه چکار می کنی. وقتی میری داخل اتاقت تا جایی که بتونی اسباب بازی هایتو بهم ریزی و می ری روی عروسک هات تا دستت به اسباب بازی های عقب تر برسه و صحنه ای که هر روز مامان باهاش مواجه می شه عاشق طرز قورباغه ای نشستنتم مخصوصا وقتایی که شیشتو هم دست...