عسل عشق ماعسل عشق ما، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

عسل ؛ دنیای مامان

تولد ماهرخ جون

1393/5/16 0:13
نویسنده : مامانى عسل
1,079 بازدید
اشتراک گذاری

نازدار مامان دیروز تولد یکی از دوستامون دعوت بودیم و برای اولین بار رفتی تولد کوچولوها.

اول مهمونی که دختر خیلی خوبی بودی و بازی می کردیو می خندیدی اما آخرهای مهمونی خیلی خوابت میومد و گریه می کردی و سر و صدا خیلی زیاد بود و با صدای بلند آهنگ خیلی گریه می کردی .گرمی هوا هم کلافت کرده بود و دیگه جوراب و کفشاتو هم درآوردی ولی کارساز نبود.وقتی کیکو آوردن و نی نی ها رقصیدند و تولد تولد خوندن و حسابی شلوغ کرده بودند می خواستم بدمت بغل ماهنوش تا ازت عکس بگیرم اما آروم و قرار نداشتی و بعد از فوت کردن شمع ها که صدای موزیک و بچه ها کمتر شده بود تا دیدم یه خورده خلوت شده دادمت بغل ماهنوش خواهر ماهرخ جون و ازت عکش یادگاری گرفتم.قربون قد و بالات کی دخترم بزرگ بزرگ می شی واست تولد بگیریم  و  تو هم کلی ذوق کنی از فشفشه و برف شادی ، رقص و بازی با بچه ها ، کیک تولد و کادوهای قشنگ ....

دختر عزیز مامان در حال گول خوردن با زرورق های همبرگر تا یک عکس دو نفره با عرفان جون بگیره...

بعد تولد رفتیم خونه مامانجونینا تا بابایی از استخر بیاد دنبالمون و بریم خونه.

دختر مامان خوشحال از آرامش خونه وبادکنک بازی بعد از تولد خونه مامان جون که بندانگشتی مامان کلی کیف کرد...

 

پسندها (2)

نظرات (0)