شب تولد مامان
امسال شب تولدم توانستم ماه را ببینم نگاهش کنم ، چشمان را ببندم و آرزو کنم برای سالی سرشار از سلامتی و حس زندگی سالی لبریز از ایمان به خدا و آرامش قلب محبت به خودم و دیگران ، احساس زندگی و شاکر بودن به خاطر تمامی نعمات خوبی که خداوند مهربان به من داده است. سالی نو با دیدگاهی نو از زندگانی آری دخترم من امسال سالروز دوباره طبیعت و سالروز تولدم را در کنار تو به گونه ای دیگر و زیباتر جشن گرفتم. بعد از چندین و چند سال امسال واسه مامانی تولد گرفتین.شب هفتم بود که قرار بود مامان جونینا و خاله ها و دایی های مامان بیان خونمون عید دیدنی و بابای هم گفت من باید ماشینو ببرم تعمیرگاه کار دارم و تو د...