عسل عشق ماعسل عشق ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

عسل ؛ دنیای مامان

روزهای آخر

1392/12/12 0:35
نویسنده : مامانى عسل
129 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم

سلام مامانی

فقط ده دوازده روز به لحظه رسیدنت تو آغوشم مونده و نمی دونم چرا یهو استرس گرفتم.

وقتی به اون لحظه فکر می کنم فکر اینکه چه اتفاقی قراره بیفته و چی می شه دلشوره و نگرانیو به دلم می اندازه و در عوضش فکر در آغوش گرفتنت اونقدر خوشحال و ذوق زده ام می کنه که تمام نگرانی ها رو فراموش می کنم.

این روزها بیشتر از روزهای قبل حواسم به تکون خوردناته عزیز مامان؛ اما جون دلم تا دراز می کشمو دستمو میذارم رو شکمم و اسمتو صدا میزنم و شروع می کنم به حرف زدن باهات و ازت می خوام که با تکون خوردنات جوابمو بدی با اینکه جات دیگه خیلی تنگ شده و ماشالله هزار ماشالله دخترم دیگه خیلی بزرگ شده با تکون خوردنات دوباره دل مامانو شاد می کنیو بهش آرامش میدی.

راستی چند روز پیش که رفتم سونوگرافی سه بعدی تا آخرین عکس جنینیتو بگیرم هرچی نشستم ، خودتو خوب نشون ندادیو انگاری که دلت نمی خواست ازت عکس بگیرنniniweblog.com.

اما خوب خدارو شکر که می دیدمت .می دیدم که دخترم صحیح و سالمه و فقط داره خودشو واسه مامانیش لوس می کنه تا یکم ناز دخترشو بکشه.niniweblog.com

عزیزم فردا می رم دکتر تا دیگه دقیقا لحظه به دنیا اومدنت واسم مشخص بشه و دل تو دلم نیست . بابایی هم خیلی دلش می خواد تو زودی به دنیا بیای و تورو تو بغلش بگیره و لپای سفید و گلیتو ببوسه. وجودتون بهم خیلی کمک می کنه و آرومم می کنه.

خیلی خیلی دوست دارم نی نی نازمniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)