دخترم ،فرشته پاک خدا روزت مبارک
دخترم با تو سخن مي گويم
گوش کن با تو سخن ميگويم
زندگی در نگهم گلزاريست، و تو با قامت چون نيلوفر، شاخه پر گل اين گلزاری
من در اندام تو يک خرمن گل ميبينم، گل گيسو گل لبها گل لبخند شباب
من به چشمان تو گلهای فراوان ديدم گل عفت، گل صد رنگ اميد، گل فردای اميد، گل فردای سپيد
مي خرامی و تو را مينگرم
چشم تو آينه ی روشن دنيای من است
تو همان خرد نهالی که چنين باليدی؟
راست چون شاخه ی سرسبز، برومند شدی!
همچو پر غنچه درختی همه لبخند شدی!
تو گل شادابی، ای گل صد پر من، با تو در پرده سخن ميگويم، عشق ديدار تو بر گردن من زنجير است و تو چون قطعه الماس درشتی کمياب، گردن آويز اين زنجيری، تا نگهبان تو باشم ز حرامی در شب، برخود ازرنج بپيچم همه روز، ديده از خواب بپوشم همه شام دخترم گوهر من
تو تک گوهر دنيای منی
دخترم ای همه هستی من
تو چراغی تو چراغ همه شبهای منی، تو گلی دسته گلی، صد رنگی. تو يکی گوهر تابنده بی مانندی، ای سرا پا الماس.
قدر خود را بشناس.قدر خود را بشناس
دختر گلم از هرمامان جون پنجاه تومان هدیه گرفتی.
بچه که دختر باشه مونس مادر میشه دختر خیلی عزیزه همش زبون میریزه
نون برنجی دختر نازک نارنجی دختر دختر گل تو باغاست چشم و چراغ باباست
تصدق زبونش مامان می میره براش